فیلم و سریال های ژانر معمایی | صفحه 6 از 8

خلاصه داستان : نام هان جون در گذشته کارآگاه بوده است اما حالا بعنوان فالگیر در کافه ای مرموز به اسم مینامدانگ کار می کند. او علاوه بر فالگیری به مراجعه کنندگان برای حل مسائلشان کمک می کرد. شرکای او خواهرش و دوستش بودند.

خلاصه داستان : دختری بیست سال پیش خواهر دوقولویش را گم می کند. او حالا در همان شهر رستوران می زند و کار می کند. اما احساساتی ناگهانی مثل گریه و خنده به سراغ او می آید.

خلاصه داستان : چا چا وونگ یک شعبه باز محبوب است که ترفندهای او بینندگان را خیره می کند، او دستیارانی مخفی دارد،اما عده کمی در جریان هستند. آنها در واقع ارواح هستند. او با آنها به عنوان کارمندان خود رفتار می کند و آنها نیز به نوبه خود معتقدند که او "رئیس" آنهاست. یک روز، مسیر او با گو سول هه، یک افسر پلیس جوان و پرشور که می تواند ارواح را ببیند اما از توانایی های خود می ترسد، تلاقی می کند. هنگامی که او در مورد یک حادثه مرتبط با یکی از نمایش های جادویی او تحقیق می کند،  چا چا وونگ سعی می کند او را از بین ببرد.

خلاصه داستان : کیم هی وو با اینکه همیشه پایین ترین نمرات رتبه را در دبیرستان داشت اما با پشتکار و سخت کوشی توانست در آزمون وکالت کالج قبول شود. حالا او یک دادستان است که با علاقه کار میکند. کیم هی وو در حال تحقیق درباره یک سیاستمدار بالقوه فاسد بود که توسط مردی ناشناس کشته می شود اما وقتی او از خواب بیدار می شود دوباره خود را زنده می بیند.

خلاصه داستان : دو دوست با هم ملاقات می کنند و تجربیات خود را به عنوان قربانیان قلدری در مدرسه به یاد می آورند، زمانی که پیامی از یک دوست از 20 سال پیش دریافت می کنند و قتل های زنجیره ای مرموز شروع می شود. کیونگ مین با آسیب خشونت مدرسه ای که بیست سال پیش تجربه کرد زندگی می کند و یک مورد غیرمنتظره باعث می شود احساسات سرکوب شده او دوباره ظاهر شوند.

خلاصه داستان : هوانگ دونگ جو (Im Si Wan) رئیس بخش 5 مالیات در خدمات مالیاتی ملی است. او برای ردیابی پولی که از خدمات مالیاتی پنهان است، سخت کار می کند. تیم او شامل سئو هی یانگ است که شخصیت درخشانی دارد و رئیس او اوه یانگ است.

خلاصه داستان : در سئول، کره جنوبی، در دهه 1990، پس از یک سری قتل‌های وحشیانه که وحشت را در دل شهروندانش ایجاد می‌کند و کشور غرق در وحشت می شود. یک شخصیت مرموز به نام کلاه قرمزی زنان را در خیابان ها تعقیب می کند، آنها را وحشت زده می کند و سپس آنها را در حملاتی ظاهراً بی انگیزه می کشد. پلیس گیج شده است - به نظر می رسد قاتل تصادفی ضربه می زند. آنها در تلاش هستند تا بفهمند که این قاتل چه زمانی حمله خواهد کرد و چرا این قتل ها انجام می شود.