بایگانی فیلم‌ها | صفحه 11 از 255 | وینا دانلود

خلاصه داستان : داستان درباره ی بزرگ ترین جنگ تاریخ کشورهای هند و چین است. آغاز این جنگ دلایل مختفی داشت از جمله درگیری و مناقشه های دو دولت هند و چین بر سر مناطق مرزی اقصی در هیمالیا و همچنین هنگامی که دولت هند در سال 1959 به چهاردهمین دالایی لاما پناهندگی داد.

خلاصه داستان : فیلم آرامبخش ها درباره ی فردی به نام جان کلارک هاس است. او که یک جراح سیار خبره و کارکشته است و در کار خود به درجات بالایی رسیده در زندگی با مشکلات و مصائبی روبرو است. او پسری دارد که با هم بسیار صمیمی هستند و رابطه ای بسیار نزدیک با هم دارند. در ادامه طی اتفاقی دردناک پسرش در یک حادثه ی رانندگی جان خود را از دست می دهد. جان که از این اتفاق بسیار ناراحت و غمگین می شود در می یابد که تنها چیزی که او را آرام می کند خون انسان است.

خلاصه داستان : داستان در دوران جنگ جهانی دوم اتفاق می افتد درباره ی گروهی از سربازان چترباز است که در هنگام یک عملیات سری و مهم با اشتباهاتی محاسباتی مواجه می شوند و در عملیات پیادهسازی نرماندی که در ساحل فرانسه قرار دارد آنها با اشتباه خود پشت خط های دشمن فرود می آیند.

خلاصه داستان : داستان درباره دو فرد به نام های هیاما آتسوشیرو و هیاما نائوزومی است که هردوی آنها در شرکت مسابقاتی سوپیکا مشغول به کار هستند. آتسوشیرو تعمیرکار و مهندس خودرو است و نائوزومی هم یک راننده ی جوان و با استعداد است.

خلاصه داستان : داستان بر اساس واقعیت ساخته شده است و زندگی رابرت یکم که پادشاه اسکاتلند بوده است را روایت می کند. پادشاه رابرت که یک حاکم دانا و عاقل بود همیشه در آرزوی این بود که روزی از انگلستان جدا شود و بتواند اسکاتلند را به عنوان یک کشور مستقل و قدرتمند پایه گذاری کند.

خلاصه داستان : فیلم تقلاهای ما درباره ی شخصی به نام الیور است. در این فیلم می بینیم که او چگونه در زندگی خود با مشکلات و مصائب فراوان درگیر است و می بینیم که چقدر سخت تلاش می کند تا همه چیز را درست کرده و به حالت خوبی بازگرداند. او می کوشد که بین زندگی شخصی و کاری خود یک تعادل خوب ایجاد کند به گونه ای که نه به کارش ضربه ای وارد شود و نه این که خانوداه اش از او ناراضی باشند.

خلاصه داستان : داستان درباره ی شخصی به نام ایتن است. او در یک تصادف غم انگیز پدر ومادرش را از دست داده است و  به خاطر این اتفاق احساس گناه می کند و در عذاب وجدان است. او تصمیم می گیرد به نوعی جبران کند تا احساس گناهش کمتر شود و خودش را آرام کند. در نتیجه او تصمیم می گیرد که به دانشگاه ام آی تی نرود و از یک آینده ی مطمئن دست می کشد.